Saturday, September 18, 2010

توی یه شعر ، ترکیبی عجیبی دیدم
شعرش یادم نیست ، مهم هم نبود
مهم این عبارت بود : کشت زار داس
شوکه شدم ، کشت زار داس
مثل این که هیچ امیدی نیست
مثل ایران
مثل این که بسازی که خراب کنی
مثل این که خودت ، ریشه ات رو بزنی
تنم لرزید
مثل این جا ، مثل ما  ، مثل ایران
-----------------
ندیدم سازی به خوبی کمان چه ، هجران و دوری رو به رخ بکشه

7 comments:

  1. ایرانمون شده معذل زندگیمون...

    ReplyDelete
  2. با پاراگراف اول کاملا موافقم
    کمانچه همونطور که دوری و هجران رو بیان می کنه می تونه شادترین آهنگها رو هم بزنه
    کلا ساز عالی هستش

    ReplyDelete
  3. درست می شه ایشالا بعد از مردن ما

    ReplyDelete
  4. تركيبي رويايي به نظر مي آد

    كشتزار داس

    تعبير تو اما در جاي خودش جالبه

    و اما ساز كمانچه ؟

    البته من با اين حرف مطلقا موافق نيستم

    ساز ديوانه ساز ارمني ها مشهور به « دودوك » كه
    قدمتي سه هزار ساله داره ، در بالا كشيدن حس

    نوستالژي از اعماق جان انسان ، به شيوه اي كه تا حد غير قابل تحمل ، قادر به ژرف كاوي درد هجران و دوري ذاتي انسان و تنهايي او در هستي بي كرانه ، از اين نظر بي همتاست . در تمام جهان . و كمانچه در قياس با اون ... چي بگم ؟

    ReplyDelete
  5. ta'biret jaleb bud. avalesh be zehnam naresid...

    ReplyDelete
  6. یارای سرخ شدنش نیست گل سرخ
    سرزمینت کشتزار داس
    .
    .

    ReplyDelete
  7. دنیا آنگونه که می خواستیم نبود

    هیچ پیامبری مقدس نبود

    من به آهنربا ایمان دارم

    به گرایش قطب های نا هم نام

    و به اینکه پدر های روحانی بیشتر مرا می بخشند

    و ماداران مقدس همیشه حکم مریم باکره را سنگسار می دهند

    تو گفتی:

    " سنگ حکم سار ما نیست"*

    ولی تمام این مردم کلاغ شده اند

    من یک تنه ابابیل شده ام

    دست هایم را از توی مزارع سبز می چینند

    جالب است


    عقايد يك دلقك

    از ما نيست

    ReplyDelete